آیا چین در حال برنامه ریزی طولانی مدت جهت حمله به تایوان است؟
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۷۷۴۴
به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، از میان سه نگرانی اصلی ایالات متحده در منطقه - روسیه، چین و کره شمالی - چین «تنها کشوری است که توانایی، ظرفیت و اراده برهم زدن نظم بینالمللی را دارد.»
جان آکیلینو، دریاسالار نیروی دریایی ایالات متحده در اظهاراتی گفت که سرعت افزایش توان نظامی چین به حدی است که پس از جنگ دوم جهانی سابقه نداشته است، به این معنی که چین در مسیر رسیدن به هدف خود برای تهاجم به تایوان تا سال ۲۰۲۷ میلادی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آکیلینو در متن شهادتنامه خود خطاب به کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا نوشت: «همه نشانهها حاکی از این است که ارتش آزادیبخش خلق چین در حال عینیت بخشیدن به دستور رئیسجمهور شی جینپینگ برای آماده شدن برای حمله به تایوان تا سال ۲۰۲۷ میلادی است.»
این دریاسالار آمریکایی که ماههای آخر خدمت خود به عنوان فرمانده ستاد نظامی ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوسیه را سپری میکند افزود: «علاوه بر این، اقدامات ارتش آزادیبخش خلق چین نشان دهنده توانایی آنها برای برآورده سازی جدول زمانی ترجیحی شی جینپینگ برای یکپارچه کردن سرزمینی تایوان با سرزمین اصلی چین به محض صدور دستور وی است.»
قابل توجه آنکه دریاسالار آکیلینو در جلسه استماع روز چهارشنبه به قانونگذاران گفت که او معتقد است که چین همچنان امیدوار است که بتواند تایوان را بدون جنگ و درگیری با سرزمین اصلی خود عجین کند، ولو اینکه پکن با شتاب زیادی به رسیدن به توان حمله نزدیک میشود.
واکنش واشنگتن چه باید باشد؟
هم دریاسالار آکیلینو و هم الی راتنر، معاون وزیر دفاع آمریکا در حوزه فرماندهی هند و اقیانوس آرام، هر دو ابراز داشتند که تهدید درگیری مستقیم بین ایالات متحده و چین «نه فوری است و نه اجتنابناپذیراست»، اما پنتاگون باید برای کاهش خطر جنگ گامهای لاز م را خیلی سریع بردارد.
جدول زمانی پیشبینیشده توسط دریاسالار آکیلینو با زمانبندی ارائهشده توسط مقام سلف او یعنی دریاسالار بازنشسته فیلیپ دیویدسون و دیگر رهبران نظامی ایالات متحده نیز مطابقت دارد؛ آنها هم معتقد بودند که چین به دنبال دستیابی به قابلیتهای تهاجم تایوان تا سال ۲۰۲۷ است، هر چند که لزوما به دنبال جنگ نیست.
این مقیاس بزرگ تا چه حد است؟
آکیلینو در متن شهادتنامه خود نوشت که از میان سه نگرانی اصلی ایالات متحده در منطقه - روسیه، چین و کره شمالی - چین «تنها کشوری است که توانایی، ظرفیت و اراده برهم زدن نظم بینالمللی را دارد.»
این مقام نظامی ایالات متحده میافزاید: «چینش ساز و برگ نظامی ارتش آزادیبخش خلق چین در زمین، دریا، هوا، فضا، سایبری و حوزههای اطلاعاتی در مقیاسی که از زمان جنگ دوم جهانی تا به حال دیده نشده است، در حال انجام است.»
آکیلینو گفت که ارتش چین بیش از ۴۰۰ هواپیمای جنگنده و ۲۰ کشتی جنگی را به زرادخانه خود اضافه کرده و موجودی موشکهای خود را در سه سال گذشته دو برابر کرده است.
وی افزود: در عین حال، پکن تعداد ماهوارههای خود را ۵۰ درصد افزایش داده و زرادخانه کلاهک هستهای خود را بیش از دو برابر کرده است.
آکیلینو از ایالات متحده خواست تا این کشور هم به نوبه خود توسعه نظامیاش را سرعت بخشد چرا که «رشد و شتابگیری» تهدیدها در منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام کماکان ادامه خواهد داشت.
آکیلینو در جلسه استماع دو ساعته روز چهارشنبه بارها به قانونگذاران گفت: «ما باید سریعتر دست بجنبانیم.»
او توصیه کرد که تا سال ۲۰۲۷ یعنی دو سال زودتر از مهلت تعیین شده کنگره باید سامانههایی در گوام مستقر کرد تا بتوان در برابر موشکهای مافوق صوت و کروز توان دفاعی داشته باشند.
فرماندهی نظامی ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوسیه در سیاهه امسال اولویتهایش آورده است که امیدوار است کاخ سفید ۱۱ میلیارد دلار بودجه اضافی به آن اختصاص دهد که ۴۳۰ میلیون دلار آن را برای سامانه دفاع موشکی گوام هزینه کند.
اراده چین برای یکپارچهسازی سرزمینی با تایوان برغم ابهام در توانایی
چین به طور رسمی از احتمال آغاز جنگ با تایوان سخنی به میان نیاورده است. با این حال، شی جینپینگ معتقد است یکپارچهسازی سرزمین با تایوان امری اجتنابناپذیر است. رئیس جمهوری چین در عین حال یکپارچهسازی قهری را منتفی نمیداند.
تحلیلگران درباره توانایی فعلی پکن برای انجام موفقیتآمیز تهاجم آبی خاکی به جزیره تایوان شک و شبهاتی را مطرح میکنند، مضافا اینکه احتمال مداخله ایالات متحده و به موقع بودن واکنش واشنگتن در این محاسبات خیلی دخیل است.
اگر روزی قرار بیاید که چین به تایوان حمله کند، آن وقت است که عبور امن انبوه نیروهای زمینی چین از فراز تنگه دریایی تایوان کار بسیار دشواری خواهد بود و به نظر میرسد که چین در حال بررسی گزینههای استفاده از کشتیهای غیرنظامی برای کمک به جابهجایی نیروها است.
از سوی دیگر، تحلیلگران معتقد هستند که بهترین گزینه دفاعی تایوان احتمالاً کشاندن ایالات متحده به درگیری خواهد بود.
این در حالی است که رهبران ایالات متحده نسبت به دستور رئیس جمهوری چین برای ارتقای توان ارتش چین به سطح یک «کلاس جهانی» تا سال ۲۰۲۷ نگران هستند، بطوریکه کاخ سفید نگران است که مبادا پکن به دنبال جانشینی ایالات متحده به عنوان قدرت غالب در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و در نهایت در بقیه جهان باشد.
نیروهای پکن اخیرا در گیر و دار یک رسوایی فساد گرفتار شدند و شی جینپینگ را مجبور کرد تا چندین مقام ارشد از جمله برخی از نیروهای موشکی که به شدت مورد تاکید قرار داشتند را برکنار کند.
عملیات پاکسازی ارتش چین از فساد مالی بر توان زرادخانهای چین تأثیر میگذارد و ابهاماتی را در سطح بینالمللی درباره قدرت واقعی ارتش آزادیبخش خلق و احتمال به تاخیرافتادن اهداف نظامی شی را برانگیخته است.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی چین و تایوان انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی ایالات متحده در منطقه نظامی ایالات متحده ارتش آزادی بخش خلق هند و اقیانوس تا سال ۲۰۲۷ شی جین پینگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۷۷۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناتو، قلدر ۷۵ساله
به گزارش جام جم آنلاین، ۷۵ سالگی تأسیس ناتو زمانی است که بتوان به بررسی وضعیت فعلی این سازمان پرداخت و از اختلافاتی که گریبانگیر اعضای آن است گفت؛ اینکه چگونه کشورهای اروپایی در داخل این ائتلاف باید برای تجدید سیاستهای فعلی خود برای آیندهای بهتر در قاره اروپا تلاش کنند.
نظام غربی همچنان لفاظیهای قانع کننده خود را درباره دلایل تأسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در ۷۵ سال پیش ادامه میدهد. این توجیهات بیش از حد پیش پا افتاده باید مورد مطالعه قرار گیرد تا دلایل انحطاط فعلی سازمان، در بحبوحه سیاستهایی که به جای منافع مشترک، در خدمت منافع خودخواهانه اعضای پیمان هستند، مشخص شود.
یادداشتهای مربوط به وزارت امور خارجه ایالات آمریکا دلیل اختراع ناتو را به زبانی مناسب برای کتاب تاریخ دوره راهنمایی بیان میکند و مینویسد: بعد از ویرانیهای جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی برای بازسازی اقتصاد و تضمین امنیت خود تلاش کردند و ایالات متحده برای جلوگیری از گسترش فرهنگ کمونیستی شوروی به سمت قاره اروپا و سایر نقاط جهان مجبور شد ناتو را در اروپا تأسیس کند.
این استدلالهای نمادین برای دکترین ناتو بسیار ابتدایی هستند و آن را میتوان از بیشتر اظهارات مقامهای کشورهای غربی که این سازمان را تأسیس کردند و همچنان بر آن تسلط دارند، استخراج کرد. لفاظیهای ناتو مواقعی میان دوستی و تهدید در نوسان است. هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۴۵، تشکیل این پیمان را برای عملیات مرزی مهم دانست و نسبت به کسانی که ممکن بود خود را متمایل به جنگ نشان دهند، سختگیری میکرد.
این نوع گفتمان حقایق انکارناپذیری را مخفی میکند که نمیتوان آنها را انکار کرد. در واقع، ایالات متحده از نظر نظامی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم قدرتمندتر بود و این به سرعت در «برنامههای پنج گانه مارشال» با هدف بهبود اقتصادی نمایان شد.
یک بُعد این برنامهها راهبردی است و اقدام خیرخواهانه واشنگتن به شمار نمیرود که با هدف بهبود شرایط اقتصادی کشورهای منتخب مهندسی شده باشد؛ کشورهایی که برای دهههای آینده متحدان ثابت قدم ایالات متحده خواهند بود. در همین راستا لستر پیرسون، وزیر امور خارجه کانادا تأسیس ناتو در آن زمان را به شرایط قدرتی که از آن به عنوان حافظ صلح جهانی یاد میشد، مرتبط دانست.
بنابراین، رابطه پدرانهای میان ناتوی تحت سلطه ایالات متحده ایجاد شد که به سایر نقاط جهان گسترش یافت و به اعضای قدرتمند این سازمان اجازه داد به نمایندگی از بقیه کشورها و بیشتر خارج از چتر سازمان ملل متحد مفاهیمی مانند صلح و امنیت، خطرات و درنهایت تروریسم را تعریف کنند.
با وجود این، نخستین درگیری بزرگی که به وسیله ناتو ایجاد شد، بر سر تهدیدات خارجی علیه اروپا یا قلمرو آمریکا نبود، بلکه هزاران مایل دورتر از هر دو سوی اقیانوس اطلس، در شبه جزیره کره شکل گرفت؛ جایی که گفتمان سیاسی اعضای ناتو حول محور متمرکز جنگ داخلی در شبه جزیره بود و از آن به عنوان نمونهای از «تجاوز کمونیستی» یاد میکردند. این نوع تعریف ناتو را مجبور به واکنش، مداخله و شرکت در جنگ ویرانگر کره میان سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۳ کرد.
بیش از هفت دهه از عمر این پیمان میگذرد و نتیجه جنگ کره، شکنندگی استدلالهایی را که برای توجیه مداخله مطرح شد، زمانی که کره شمالی سخت میجنگید تا دایره انزوای خود را بشکند، ثابت کرده است. با وجود این، جنگ کره بدون پایان رسمی متوقف شد و مردم آن منطقه تا امروز در وضعیت متناقض میان جنگ و صلح زندگی میکنند؛ یعنی ممکن است در هر لحظه جنگی همه جانبه آغاز و توجیهی دائمی برای حضور نظامی آمریکا در آن منطقه باشد. رویکرد مشابهی که در بیشتر مداخلات ناتو در سایر مناطق جهان ازجمله عراق (۱۹۹۱ و ۲۰۰۳)، یوگسلاوی (۱۹۹۹)، افغانستان (۲۰۰۱)، لیبی (۲۰۱۱) و سایر مناطق و کشورها دنبال شده است.
با وجود این، ناتو اکنون توانایی آغاز و افزایش تنش دارد و شاید هم نسبت به پایان دائمی درگیریها بی میل نباشد، بحرانی واقعی که این سازمان ۷۵ ساله تمایلی به دست کشیدن از آن ندارد. گرانت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا در روزنامه دیلی تلگراف گفت، ناتو باید بپذیرد که اکنون در دنیای قبل از جنگ است. وی به اعضای ناتو انتقاد کرد که همچنان نمیتوانند حداقل هزینههای دفاعی مورد نیاز خود را برآورده کنند که معادل دو درصد تولید ناخالص داخلی آنهاست.
این نوع نگرانیها بیشتر به وسیله سران و مقامهای ارشد ناتو بیان میشود که یا درباره جنگ قریبالوقوع با روسیه هشدار میدهند یا از یکدیگر به دلیل کاهش نفوذ این سازمان که زمانی قدرتمند بود، انتقاد میکنند.
در حال حاضر بیشتر تقصیرها گردن دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکاست که آشکارا تهدید کرد ناتو را در دوره ریاست جمهوری اش ترک خواهد کرد. با وجود این، اظهارات و تهدیدهای توهین آمیز ترامپ به همان اندازه که ناشی از علائم و مشکلات فزایندهای است که سالها قبل از ورود وی به کاخ سفید و خروج چشمگیرش از آنجا ادامه داشت، محصول بحران پیمان ناتو نیست.
بحران ناتو را میتوان با این واقعیت خلاصه کرد که تشکیلات ژئوپلیتیکیای که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو وجود داشت، دیگر وجود ندارد. جنبه اصلی رقابت جدید جهانی را نمیتوان تنها به جنبههای نظامی کاهش داد، زیرا در دو دهه گذشته اروپا تا حد زیادی بر منابع انرژی، مبادلات تجاری و حتی تبادل فناوری با کشورهایی که ایالات متحده دشمنان خود میداند؛ مانند چین، روسیه و دیگران متکی بوده است.
بنابراین، اگر اروپا به خود اجازه دهد زبان تک قطبی ایالات متحده را درباره دشمنان و متحدانش بپذیرد، این قاره بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد، به ویژه اینکه اقتصادهای اتحادیه اروپا در حال حاضر زیر بار جنگهای مداوم و محدودیتها در تأمین است. همه این چالشها را دیگر نمیتوان با انداختن بمب بر سر دشمن حل کرد و تغییر ماهیت جنگ، جنگهای سنتی را تا حد زیادی بیاثر میکند.
گرچه جهان تا حد زیادی تغییر کرده، اما ناتو همچنان به دکترین سیاسیای متعهد است که به دوران گذشته بازمی گردد. در هر صورت زمان آن فرا رسیده است ناتو در میراث ۷۵ ساله خود تجدید نظر کند، آنقدر شجاع باشد که مسیر را کاملاً تغییر دهد و به جای اینکه همیشه در حالت جنگی باشد، برای صلح واقعی تلاش کند.
منبع: راهبرد معاصر